جمع

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

آنها که با خدا به هم پیوند خورده اند

حتی در جدایی ها، جمعند

و دیگران، حتی در جمع شان، جدا هستند...

علی

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

علی امام من است و منم گدای علی

لذتی دارد گدایی در خانه تو

جهان

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

جهان به اعتبار خنده تو زیباست

پسر فاطمه

بخند، که خنده تو زیباست

سرگذشت

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

بنگر که سرگذشت شهیدان عشق را

بر برگ گل با خون به شقایق نوشته اند

نوازش

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

با یاد گناه اگر برانی، شرمنده،

واگر نوازی شرمنده ترم.

عارف

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

عارف را با عرفان چه کار، عاشق معشوق بیند نه این و آن،

نه خاموش می توان بود و نه گویا؛ در خاموشی چه کنیم، در گفتن چه گوییم؟

توانگر

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

توانگر را به دیدن خانه خواندی، و درویشان را به دیدار خداوند خانه، آنان سنگ و گل دارند، و اینان جان و دل؛

آنان سرگرم در صورتند و اینان محو در معنا؛ خوشا آن توانگری که درویش است!

علامه حسن زاده

دست بسته

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

در بسته نیست،

ما دست و پا بسته ایم

کیست که موفق به زیارت جمال دل آرایت شد و شیدایت نشد

محبت

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

محبت والد به ولد بیش از محبت ولد به والد است،

که آن اثر است نه این،

با این که اعداد است و علیت و معلولیت نیست،

پس محبت تو به ما که علت مطلق مایی تا چه اندازه است

(یحبهم) کجا (یحبونهم) کجا؟!

علامه حسن زاده

پیر شدی

بسم رب الزهرا سلام الله علیها

دوش دیدم که ملائک به من می گفتند

ای پسر، پیر شدی، ترک هوس رانی کن